(....آینه....)

خودت را ببین

(....آینه....)

خودت را ببین

آخرین مطالب
من قسمت یکم:
من در خانواده ای متوسط هم از سطح مالی هم از سطح اعتقادی به دنیا اومدم اما این حالت توسط فقط بدو تولد من در من ثبات داشت در سه سالگی پدر که هنوز ابتدای آشنایی من با او با آوای واژه ی بابا از دهانم بود، از میان ما رفت نه تنها از بین ما بلکه از دنیایی که من تازه وارد آن شده بودم رفت خوب وضع مالی از سطح توسّط سقوط کرد و همراه فقر نسبی پایبندی ما به دین افول کرد چون رابطه ی دین و فقر برعکس هم هستند اما از خانواده که بگذریم و روی این "من" دقیق تر شویم باید گفت که من یک پسر چهارشونه با قدّی نسبتن بلند هستم که ناراحتی قلبی مثل سایه قرین زندگی من شده صورت کشیده ای دارم با دهان و ابرو و پیشونی معمولی که خلاف دماغ بزرگ و چشم های کوچکم هستند. از ویژگی های روحی من به خاط سپردن همه ی خاطرات تلخ هست. اگه مادرم نبود هیچ وقت در این شهر و آدم هایش حتی اقوام خودم محصور نمیشدم اما حالا با مادرم دو نفری در سایه ی ساختمان های بلند زندگی میکنم. از دیگر نعماتی که در مقابل ضعف هایم به چشم می آید هوش نسبتن خوبی است که باعث تنبلی بیش از حد من شده جوری که یک ماه سر کلاس نرفتن را با یکی دو ساعت مطالعه کردن جبران میکنم.