داستان آموزنده
سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۲۵ ق.ظ
یه بنده خدایی میره رستوران خیلی هم عجله داشته سفارش غذا رو میده ولی چون عجله داشته از مردی که میز کناری در حال سیگار کشیدنه تقاضا میکنه که سوپ اون رو بخوره تا وقتی سوپ خودش اماده شد سوپ رو به اون مرد سیگاری بده.
از عجله تمام سوپ رو سر میشکه وقتی همش رو خورد مارمولک خشکیده ای رو میبینه که به ته ظرف چسبیده فورن تمام سوپ رو توی کاسه بالا میاره.
مرد سیگاری : تو هم دیدیش.
نتیجه اخلاقی: عجله کار شیطونه☺
۹۲/۰۵/۱۵
آورین،واقعا عجله کار شیطونه!